در قسمت نظرات یکی از پست ها که لینک آن در زیر آمده، سوالی مطرح شده که ابتدا سوال را تکرار می کنیم: http://nayeb.parsiblog.com/139488.htm دید گاهی که مقام معظم رهبری به آینده این نظام دارند اینگونه است وزن این نظام متکی به معنویت در معادلات بین المللی و جهانی ، ده برابر امروز می شود و ایشان با اطمینان این حرف ها را می زنند.اسلامی شدن یک نظام -یعنی تشکیل نظام اسلامی- مرحله اول است مرحله دوم ایجاد حکومت اسلامی ومرحله سوم بوجود آمدن جامعه اسلامی استبه نظر شما هرکدام از این مراحل چقدر طول می کشد و وظیفه ما چیست؟ ما چقدر می توانیم در رسیدن به این هدف بزرگ مؤثر باشیم.ایجاد یک حکومت اسلامی که همه مسلمانان جهان را در بربگیرد یا حداقل همه کشور های اسلامی از جمله عراق ،افغانستان ، ترکیه ،لبنان،فلسطین در حال حاضر چگونه ممکن است؟ در حد سواد ناچیز خودم به سوالات شما پاسخ می دهم و قبلا از نقص های آن پوزش می طلبم: اینکه هرکدام از آن مراحلی که فرمودید چقدر طول می کشد باید پاسخ داد الله اعلم، اما چیزی که مسلم است اینست که این مسئله مستقیما بر می گردد به این که مسئولین این امر (یعنی خود ما) تا چه حد وظیفه شناس و مرد عمل باشیم. ""«انّ اللَّه لایغیّر ما بقوم حتّى یغیّروا ما بأنفسهم». تغییرات به دست شماست. کلید تحولات اجتماعى و تحولات عظیم در دست شماست؛""18/8/85 ""انقلاب اسلامی رسالتش فقط تشکیل یک حکومتی با نام اسلامی نبود، بسیاری از شکوفه های این درخت تناور هنوز باز نشده است، این شکوفه ها را این نسل باید باز کند.""17/5/81 در این صورت است که ما دارای یک مدل قابل اجرا برای حکومت اسلامی خواهیم بود. تنها تحت این شرایط است که می توانیم بگوییم : مسلمانان جهان! ای ترکیه و افغانستان و پاکستان و لبنان و فلسطین و افغانستان و... بفرمایید! ما ادعا می کنیم بر اساس اسلام، یک نظام کارآمد اسلامی داریم که قابل اجراست. بیایید شما هم اجرا کنید! و تنها در این صورت است که ما می توانیم به قول فرمایش حضرت امام(ره) انقلاب اسلامی را ""صادر"" کنیم. ""اتاق فرماندهى این طرف این جبهه، ایران است... ایران در جبههاى از این جنگ در مرکز فرماندهى قرار دارد که افراد آن جبهه را ملتها تشکیل مىدهند. ""31/2/86 "" هر جا و در هر زمانى به شما نیاز هست، آنجا حاضر باشید. این مىشود بسیجى؛ بسیج یعنى این.""31/2/86 بنابراین باید ببینیم که با توجه به وضعیت کنونی جامعه و کشور و دنیا و با توجه به شرایط شخصی و استعدادها و علایق، من نوعی در کجای این بنای عظیم قرار می گیرم؟ یکی آجر میشود و یکی ملات و دیگری ... و ولایت فقیه هم ستون اصلی این بنا. بنابراین نمی توان یک نسخه واحد پیچید. عرصه های حساس کشور معلوم اند باید جای خودمان را معلوم کنیم و خدمت کنیم. در حوزه علوم انسانی یک تحول عظیم میخواهیم. یک بازنگری به مکتوباتی که در حساس ترین رشته های علوم انسانی تدریس میشود داشته باشیم و متاسفانه تقلید کورکورانه از برخی مبانی غربی رامشاهده کنیم. اصلاح اینها نهضت نرم افزاری و تولید علم می خواهد. اینها بر دوش دانشجو و طلبه، بر دوش حوزه و دانشگاه است. در حوزه علوم فنی، پیشرفت و استقلال صنعت می خواهیم، پژوهش و تحقیق و بسنده نکردن به گذراندن درس ها را میخواهیم و ده ها تحول دیگر... والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته |